در میان آثار مربوط به ایدئولوژیهای الحاقگرا در جهان امروز، کمترین میزان ادبیات در گسترة جهان، به پانترکیسم مربوط میشود. برای نمونه یک مقایسه میان آثار انگلیسی و فرانسویزبان دربارة پانعربیسم، ...
بیشتر
در میان آثار مربوط به ایدئولوژیهای الحاقگرا در جهان امروز، کمترین میزان ادبیات در گسترة جهان، به پانترکیسم مربوط میشود. برای نمونه یک مقایسه میان آثار انگلیسی و فرانسویزبان دربارة پانعربیسم، پاناسلاویسم ـ صهیونیسم و پانترکیسم، نشان میدهد سهم پانترکیسم بسیار اندک است. بهجز یکی دو کتاب حاشیهای مربوط به نویسندگان ارمنی، تنها اثر معروف و برجسته به زبانهای غربی، اثر جیکوب لاندو است که مرجع همة پژوهشگران علاقهمند به پانترکیسم بوده است. بهجز این کتاب، هیچ اثر برجستهای به یکی از زبانهای عمدة دنیا، یعنی انگلیسی، اسپانیایی، فرانسه، آلمانی و عربی انتشار پیدا نکرده است.
بدین ترتیب میتوان گفت که اصولاً نه تنها افکار عمومی جهان، بلکه نخبگان تحصیلکرده و حتی علاقهمندان به مسائل خاورمیانه، آگاهی چندانی به این پدیده یا ایدئولوژی مهم الحاقگرای قرن بیستم نداشتهاند. گذشته از این، در کشورهای منطقهای نیز، بهویژه جهان عرب علاقة چندانی به شناخت این ایدئولوژی و سیاستهای احزاب و جریانهای پانترکیست وجود نداشته است. بااینهمه، وضعیت ایران تا حد زیادی متفاوت است و تقریباً میتوان گفت که بیشتر آثار خارجی مربوط به پانترکیسم و حتی نوشتههای نویسندگان ارمنی دراینباره، به زبان فارسی انتشار پیدا کرده است. علت این علاقهمندی افکار عمومی و جامعة فکری ـ سیاسی ایران را به شناخت پدیدة پانترکیسم، در درجة نخست باید در ارتباطی که ایدئولوژی مذکور با منافع ملی و امنیت ایران پیدا میکند، و در گذشته نیز کرده است، جستوجو کرد. پانترکیسم از همان آغاز، ایران، فرهنگ ایرانی و بخشهایی از سرزمین آن را هدف قرار داد و دعاوی الحاقگرایانه را با آن دنبال میکرد.